در مرکز کمیسیون نظارت بر مناظره انتخابات آمریکا همه عصبانی بودند. رئیس کمیسیون محکم مشتش را روی میز کوبید.

- این یک آبروریزی تمام عیار بود.باورم نمیشه که دوتا پیر کفتار مثل دو تا بچه پر رو اینجوری جلوی میلیون ها نفر بهم بپرن و رفتار کنند. این ترامپ خجالت نمیکشه که هی میپره وسط حرف بایدن. بایدن هم که دیگه سنگ تموم گذشت و بهش گفت, خفه شو, دلقک, توله سگ پوتین. باید فکری بکنیم وگرنه دفعه دیگه حتما دست به یقه میشن و ممکنه یکیشون سکته کنه. چی فکر میکنین؟ باید نظم را برقرار کنیم.

-  ما میتونیم میکروفون ها را یکی در میون قطع کنیم که فقط کسی که نوبتش هست بتونه صحبت کنه.

- کافی نیست چون فاصله بین این دو نفر فقط چند متر است و بدون میکروفون حرف های همدیگر را میشنوند.

- میتونیم یک دیوار کلفت شیشه ای, مثل شیشه ضد گلوله بین شون نصب کنیم که صدای همدیگر را بدون میکروفون نشنوند.

- فایده نداره چون ترامپ ممکنه دهن کجی کنه و شکلک دربیاره و بایدن هم در جواب بیلاخ با انگشت وسط و چه بسا بیلاخ با آرنج و بازو بده.

پس از مدتی فکر و سکوت, جوان دانشجویی که مدتی اینترن کمیسیون بود دستش را بلند کرد و اجازه صحبت گرفت.

- ما همه میدونیم که بایدن ترجیح میده که از طریق اسکایپ و از زیر زمین خونه اش سوال-جواب کنه. پس میتونیم بایدن رو تو زیر زمین نگه داریم و اسکایپ را هم از راه دور کنترل کنیم. از اونطرف ترامپ هم ترجیح میده که صبح ها وقتی روی توالت نشسته از طریق توئیتر نظراتش را بده. پس ترامپ رو هم توی توالت کاخ سفید نگه میداریم و توئیت هایش را بعد از خوندن و صاف و صوف کردن پخش میکنیم.

همه با تعجب به جوان دانشجو نگاه کردن و گل از گلشون شکفت.

- گفتی که اسمت چی بود؟