آمریکای جنوبی چطوره؟

جهانشاه جاوید

 

 از ایران سؤال آمد:

آقای جاوید وقتتون بخیر

میخاستم چند دقیقه وقتتون رو بگیرم و یک سری سوال داشتم ازتون از کشوری که توش زندگی میکنین و کلن در مورد امریکای جنوبی. من خودم از سال ها پیش رویای مهاجرت داشتم اما بدلایلی تا این سن ممکن نشد و الان هم بدلایلی فعلن منصرف شدم، اما چند وقتیه برادر دامپزشکم، که همیشه تشویقش میکردم به مهاجرت اما اهمیتی نمیداد، علاقمند شده و خیلی بهش فکر میکنه. وضع امروز های مملکتمون هم در این تغییر نگرش بی تاثیر نبوده، بخصوص برای یک آقا پسرک که تو سی سالگی میخاد زندگیشو بسازه ولی  میبینه تو این مملکت با اقتصاد داغون و بی ثباتش دیگه نمیتونه آینده ای متصور بشه. سرتون رو درد نیارم، میخاستم بدونم اطلاعاتی دارین ک برای رشته و فیلد کاری برادرم یعنی دامپزشکی موقعیت شغلی در پرو یا کلن آمریکای جنوبی چطوره؟ بازار کار و تقاضا براش تا بتونه اقدام کنه برای مهاجرت؟

جواب:

برادر شما حرفه ای انتخاب کرده که در بیشتر جاهای دنیا درآمدزاست، بخصوص که داشتن حیوان در خانه امری عادی شده. آمریکای جنوبی هم از این قاعده مستثنی نیست. کشورهایی مثل آرژانتین، شیلی، اورگوئه، برزیل، پرو، اکوادور، و کلمبیا شهرهای بزرگ و مدرن زیادی دارند. شهرهای کوچکتر و آرام هم فراوان.

اوضاع داخلی این کشورها کمابیش باثبات است. البته همه چیز نسبی است: نسبت به ایران و کل خاورمیانه خیلی باثباتند و هیچکس به زندگی شخصی و مذهب و ملیت شما کاری ندارد. ثبات سیاسی بعضی از بعضی دیگر بیشتر است اما در زندگی روزمره تاثیر چندانی ندارد. مگر اینکه این روزها در ونزوئلا باشید که به گند کشیده شده.

من نشنیده ام ایرانی ها برای مهاجرت به این قاره مشکل خاصی داشته باشند. بدلیل رشد ملی گرایی و سیاست های دست راستی، هر چه زمان بگذرد قوانین مهاجرتی احتمالن سخت تر خواهد شد. اما فعلن بد نیست. هر کشور قوانین خاص خود را دارد و باید با وکیل تماس گرفت (در گوگل راحت می شود پیدا کرد) تا راه کار را نشان دهد.

بطور کلی، در حال حاضر اکوادور و بولیوی (و برزیل؟) مانند ترکیه به ایرانی ها راحت ویزای توریستی می دهند. بقیه کشورها هم از طریق سفارت خانه ها باید اقدام کرد.

بهتر است اول به این کشورها سفر کرد و حداقل دید که با خلق و خو و استانداردهای شما مطابقت دارند یا نه.

خودم نزدیک به هفت سال است (با پاس آمریکایی) در پرو هستم، در منطقه کوهستانی جنوب کشور، در شهر کوچکی بنام کوسکو.

قصد ماندن نداشتم. سال ها بود که هر چند ماه به کشوری جدید سفر می کردم. در حقیقت اینجا مرا انتخاب کرد چون همان روز اول که از خواب بیدار شدم احساس کردم اینجا جای من است. ساکت و آرام است، تاریخی است، زیباست، آسمان آبی اش نظیر ندارد، مردمش مهربانند، لاما دارند، همه جا پر از رنگ است، ارزان است و هر سال میلیون ها نفر از سراسر دنیا از آن می گذرند  برای رفتن به قلعه «ماچوپیچو».

اقتصادش هم در حدی است که فراهم کردن یک زندگی متوسط سخت نیست. خودم تمام وقت آنلاین کار می کنم (مترجمی و تحقیق برای یک سازمان حقوق بشری) و مجوز اقامت کاری دارم.

می شود از راه های مختلف، مانند سرمایه گذاری کوچک، تاسیس شرکت، حقوق بازنشستگی ثابت و یا داشتن حرفه های خاص (مثل دامپزشکی)، اقامت گرفت و بعد از سه تا پنج سال برای تابعیت و شهروندی اقدام کرد.

آمریکای جنوبی قاره بزرگی است با ملل گوناگون. مردمانش خون گرمند و از هر طبقه که باشند می دانند چگونه از زندگی لذت ببرند.