مستند "کودتای ِخزنده" رو دو بار دیدم. برای بار دوم دیدن واقعا تمام قدرت خودمو استفاده کردم. چقدر دردناک بود و خب البته بسیار ترسناک. دل ِ آدم خون میشد از دیدن اون مستند!

چه اتفاق هایی افتاده و ما اصلا نمیدونیم. هزار تا نکته داشت اون مستند! هزار مسئله ی حیرت آور و دردناک! ولی برای من دردناک ترین بخشش به عنوان بیننده اون لحظات پایانی مستند بود که توضیح داده می‌شد با تمام بلاهایی که سر اون فرمانده ها اومده بود، تفریبا اکثر قریب به اتفاقشون به عنوان افراد ساده ی داوطلب برگشته بودن جبهه. و همشون کشته شده بودن. و اون تعداد اندکی هم که زنده موندن تا لحظه ی مرگ به ما مردم گله ای نکردن.

خب راستش من شاید چون خودم هرگز نمیتونم اینقدر خوب باشم، اونا رو جدا از همه ی جزئیات و مسائل قابل انتقاد به اصل ِوقوع و ادامه ی جنگ عمیقا تحسین میکنم و براشون احترام قائلم.

از سانت به سانت این خاک خون میچکه. ما داریم بر روی خاکی زندکی میکنیم که قرن هاست برای هر تیکه اش خون ها ریخته و جان ها فدا شده.

و ای کاش ما بدونیم که جدا از عقاید شخصی و سیاسی مون، نگه داشتن حرمت این آدمها و خون ها بر تک تک ِ ما واجبه.

روحشون شاد و در آرامش‌ <3

#مژگان