مسابقه انشای ایرون

 

امامزاده جیم

پرویز فرقانی


آورده اند که مستر جیمی از اهالی ینگه دنیا را  بر سبیل گردشگری گذر بر روستاهای مازندران افتاد، از قضا اربعین حسینی بود و خلق بسیار به عزاداری و برسر کوفتن و زنجموره مشغول بودند.

جیمی عکسِ بسیار گرفت از برای صفحه اینستاگرام و از راهنما پرسید چه می فرمایی در باب کپشن؟

راهنما بگفت این غریو و غوغا بهر شهادت شاهِ عرب است که پیشوای مذهب ما بود.

جیمی سوتی از تحسین بزد و گفت در طول چند روزی که این جا هستم خبرش را نشنیدم!

تورلیدر بگفت هزار و چهارصدو اندی سال پیش بود!

جیمی غریوی از دل برکشید و گفت عجبا و حیرتا چه دل سوخته مردمانی که در هزاروچهارصدو چندمین سالگرد شهادت پیشوایشان هنوز این گونه برسر خاک می ریزند!

تورلیدر بگفت آری و راست این است که سالگرد این واقعه جانگداز چهل روز پیش از چنین روزی در هزاروچهارصدو اندی سال پیش در دشت نینوا بود!

در این حال مخ جیمی سه سوت پی در پی کشید و هاردش هنگ نمود. صیحه ای برآورد و بیهوش برزمین افتاد تا آب و گلاب بسیار  براو بمالیدند و در حال که به هوش  آمد برخاست و موی کنان سرگردان شد تا سه سال موی می کند چنانچه نه مویی برسرش بماند و نه برتنش و خلق اورا جیم مویه کن لقب دادی تا جوانمرگ شد بی موی و پشم.

پس ملای ده که ذکی بود چاره ای اندیشید و بقعه و بارگاهی بر گور او ساختند و شجره نامه ای بر دیوار آویختند و امامزاده جیم مویه کن را ارج و قرب بسیار  افتاد چنانچه خلق گفتند نفسش مجرب است و کچل را مودار و کور را بینا و لب قیطان را قلوه ای و دماغ را سربالا می کند و زائران نذورات نقدی وافر بر ضریحش  بریختند شبانه روز و ضریح ازنقره به طلا بدل گشت و گنبدها و مناره ها بر آن برافراشتند و سازمان اوقاف چهارصد هکتار جنگل هیرکانی و پنجاه میلیارد متر مکعب از آب شیرین کاسپین را به نام امامزاده جیم مویه کن سند منگوله دار صادر نمود و خلق بسیار همچنان دوبامبی برسر می زنند.