عکس: سر درِ پرورشگاه صنعتیِ کرمان

 

مسابقه انشای ایرون 

پسرک علی‌ اکبر نام داشت، و متولد ۱۲۹۵ در کرمان بود. با شروع جنگ جهانی‌ اول زمانی که فقط شش ماهه بود پدرش را به علت طاعون از دست داد. مادرش به علت فقر و عدم توانایی مالی‌ در تامین مایحتاج زندگی‌، در هشت سالگی او را به پرورشگاهِ معروفِ صنعتی‌ کرمان سپرد. پرورشگاهی که به همت حاج علی‌ اکبر صنعتی‌ زاده در سال ۱۲۹۶ ، یک سال بعد از تولدِ پسرک بنیان گذاشته شده بود. حاج علی‌ اکبر صنعتی‌ از خیرین معروفِ کرمان بود که زمین آن پرورشگاه را پنج سال قبلش از محل وجوهاتِ استانداری خریداری کرده بود و ساختمانِ پرورشگاه را در آن بنیان گذاشت و سرپرستیش را شخصا به عهده گرفت. در اون سالهای جنگ و فقر، علی‌ اکبرِ کوچک با بچه‌هایِ دیگه در اون پرورشگاه بزرگ شد.

حاج علی‌ اکبر صنعتی‌ بنا به قوانین اون روزها در الزام داشتنِ شناسنامه و نامِ فامیل و داشتن سرپرست برایِ رفتن به مدرسه و البته همچنین برای نشان دادن علاقه ی قلبیش به بچه‌ها  نامِ فامیلش را به بچه‌هایِ پرورشگاه میداد. نماینده ی ثبت احوال را به پرورشگاه دعوت میکرد و برایِ تمامی‌ بچه‌هایی‌ که شناسنامه نداشتند به نامِ فامیل خودش شناسنامه میگرفت.  کاری که برایِ علی‌ اکبر کوچک هم کرد. علی‌ اکبرِ صنعتی‌ زاده دیگری، هم اسم و فامیلِ خودش شد :)

حاج علی‌ اکبر صنعتی‌ بر وضعیتِ درس و تحصیل و علائقِ همه ی بچه‌ها نظارت کامل میکرد. او متوجه استعداد و علاقه ی علی‌ اکبر کوچک به نقّاشی شد. وقتی‌ تحصیلاتِ ابتدایی علی‌ اکبر در پرورشگاه تمام شد، او را به بهترین مدارس نقّاشی آن زمان فرستاد. حاج اكبر او را نزد پسرش به تهران می‌فرستد و  به او می‌گوید: «حواست باشد پسر جان این پول حق همه برادر، خواهر‌های تو است که در این پرورشگاه زندگی می‌کنند. پس مواظب باش آن را هدر  ندهی و هنری را بیاموزی که آن‌ها هم به تو افتخار کنند.» 

یکی‌ از آنها مدرسه ی صنایع مستظرفه بود که موسسش کمال‌الملک بود. او زیر نظرِ استادانِ بزرگی‌ مثلِ ابوالحسن خان صدیقی آموزشِ نقّاشی و مجسمه سازی دید. او غیرِ مجسمه سازی که تبحرِ کامل در آن پیدا کرده بود علاقه ی زیادی به نقاشی‌ آبرنگ داشت. بزودی روشش در نقّاشی آبرنگ  به نوعی سبک و مکتب تبدیل شد.

وقتی لیسانسش رو گرفت به کرمان و پرورشگاه بازگشت و چهل نفر از بچه های پرورشگاه را شخصا اموزش داد.

سالها گذشت. علی‌‌‌اکبر صنعتی‌ زاده حالا مجسمه ساز و نقاشِ معروفی بود. تعدادی از کارهایش در کودتا ی ۲۸ مرداد و تعدادی در انقلابِ ۵۷ نابود شد، ولی‌ تعدادِ زیادی از کارهایش هنوز هست و تعدادیش در موزه ی پرورشگاهِ صنعتی‌ کرمان نگهداری می‌شود. و بقیه اش در موزه‌هایِ ایران و خارج از کشور و تعدادی نزد کلکسیون دار‌هایِ معروف. کارهایِ زیبا و بسیار پر روحی‌ داره، انگار که همه زنده هستند. مجسمه ی مردِ بیکار، زندانیان، مجسمه ی شاه عباس و و همینطور نادر شاه و نقّاشی آبرنگِ دکتر مصدق،... 

و یکی‌ از معروف‌ترین کارهاش مجسمه ی معروف فرشتهِ عدالت ‌ست که بر سر در کاخ دادگستری تهران قرار دارد. علی‌ اکبر صنعتی‌ زاده اون مجسمه را با کمک ابوالحسن خان صدیقی و ارژنگ رحیم زاده طراحی‌ کردند و ساختند.

علی‌‌‌اکبر صنعتی‌ زاده در سال ۱۳۸۵ زمانی‌ مرد و در قطعه ی هنرمندان بهشت زهرا دفن شد که شناخته شده و بسیار مشهور بود، زمانی‌ که هنوز بعد از دهه‌ها پرورشگاهِ خیریه ی صنعتی‌ فعال بود و هنوز سالیانه صد‌ها کودکِ دختر و پسر بی‌ سرپرست در اون پرورش می یافتند، و بزرگ و وارد اجتماع میشدند. حالا هنوز بچه‌هایِ اون پرورشگاه به احترامِ موسسِ اونجا بنا به میل شخصی‌ نامِ فامیلِ صنعتی‌ زاده را برایِ خود برمی‌ گزیدند. فامیلی که احترامِ زیادی در کرمان داره.

هنوز هم در کرمان پرورشگاهِ صنعتی‌ معروفترین خیریه ی کرمان است. خیلی‌ از خیرین و مردمِ عادی سالیانه به روش‌هایِ مختلف به این پرورشگاه کمک میکنند. و سر درِ پرورشگاه  که الان موزه ی صنعتی‌ کرمانه یکی‌ از معروف‌ترین نماد‌هایِ کرمان است. موزه ی صنعتی‌ در محلِ پرورشگاه سالیانه موردِ بازدیدِ صد‌ها  توریست قرار میگیرد.

به نوعِ عجیبی‌ علی‌ اکبرِ صنعتی‌ زاده ی کوچک دینِ خود را به حاج علی‌ اکبرِ صنعتی‌ پرداخته است. میدونین چطور؟ اینطور که تعدادِ کمی‌ هستند که ایندو را با هم اشتباه نمیکنند. تعدادِ زیادی به اشتباه این دو نفر را یکی‌ می‌دادند. درحالیکه حاج علی‌ اکبر صنعتی‌ موسسِ پرورشگاه و علی‌ اکبر صنعتی‌ نقاش و مجسمه ساز، بزرگ شده ی اونجاست. ولی‌ حالا پسر از پدر پیشی گرفته. حالا به نوعی او شهرت و اسمشو به حاج علی‌ اکبر داده. به نوعی که اون دو نفر در هم حل شده ‌اند اینقدر که مردم اونا رو یکی‌ میدونند.

نقاشی‌ آبرنگِ حاجِ علی‌ اکبرِ صنعتی‌ زاده کارِ استاد علی‌‌‌اکبر صنعتی‌ زاده که در محلِ موزه ی صنعتی‌ کرمان نگهداری می‌شه یکی‌ از پر بازدیدترین نقّاشی‌هایِ موزه است. پسرک پدرش را کشیده است...

هر دو مرده ‌اند و هر دو زنده ‌اند، که:

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما....

#حاج_علی_اکبر_صنعتی_زاده

 #علی_اکبر_صنعتی_زاده

 

#مژگان

August 10,  2017