شیرین عبادی:
اعتصابات در ایران بیشتر و بیشتر میشود و تنها دلیل آن این است که کارگران، کارمندان، معلمان و همه کسانی که روزیشان از مجرایی وابسته به حکومت یا بنگاههای اقتصادی خصوصی سازی شدهای که به وابستگان حکومت متعلق میگذرد، گرسنهاند. مردم به دلیل سیاستهای نادرست حکومت در روابط داخلی و خارجی، به خاطر رانت خواری و خیانت مدیران، به خاطر دیپلماسی نادرست و دشمنسازی و گرفتار کردن ایران، تاوان پس میدهند.
از قدیم گفتهاند شکم خالی دین و ایمان نمیشناسد. اما در این روزها که فقر سفرههای مردم را خالی کرده و کرونا جانشان را در خطر قرار داده، مدیران کشور و در راس آنها حسن روحانی مردم را دعوت به مراسم عزاداری محرم میکنند.
مردمی که برای کشته شدگان خودشان اجازه عزاداری ندارند. مردمی که این روزها نه برای مردگان، که برای زندهها و زندگی باید عزاداری کنند. چون دار و ندارشان، کشور و سرزمینشان، کوهها، مراتع و دریاهایشان غارت شده است.
اما صبر هم حد و مرزی دارد. مقاومت و اعتصاب دارد نارضایتی مردم را نشان میدهد. این روزها هر روز از پیوستن کارگران و کارمندان یک بخش و صنف به #اعتصابات_سراسری میشنویم. آیا مردم برای مقاومت در برابر ستم بالاخره متحد میشوند؟
هفتتپه الگوی مقاومت
کارگران هفتتپه نزدیک به دو ماه است که در گرمای جانسوز جنوب ایران، در خیابانهای شوش ماندهاند و یکصدا حقشان را طلبیدهاند. اعتراض آنها به سیستم فاسدی است که به جای تامین حقوق کارگران، جیب سرمایهدار دزد را پر کرده است. سیستم فاسدی که میلیلاردها دلار به یک فرد وابسته به حکومت که در سرکوب مردم هم نقش داشته وام میدهد تا او بتواند هزاران کارگر زحمتکش و خانوادههایشان را به خاک سیاه بنشاند.
اعتراض #کارگران_هفتتپه ناآگاهانه نیست. آنها کاملا آگاهانه، مستقل و به درستی روی موضوعی دست گذاشتهاند که به اساس مدیریت اقتصادی کشور مربوط است. آنها میگویند خصوصیسازی جنایت است چون باعث میشود مردمی که صنعت و تولید به دست آنها میچرخد حقی در تصمیمگیری و مالکیت این صنعت نداشته باشند. آنها به اصل ۴۴ قانون اساسی و در واقع به تغییراتی که در سال ۸۴ و ۸۵ در این اصل رخ داد و باعث شد دولت بخش عمدهای از سهام بخشهای دولتی را از جمله در صنایع به بخش خصوصی واگذار کند، معترضند. زیرا اولا کارگران مالک اصلی صنعت نیشکرند و در ثانی در این جابجایی مالکیت، هیچ نظارتی بر رعایت حقوق کارگران انجام نشده است. حقوق آنها دیر پرداخت میشود، پاداش و مزایا تابع قانونی نیست. به اعتراضشان پاسخی داده نمیشود. و تنها پاسخ، بازداشت، شکنجه و سرکوب است.
اما کارگران هفت تپه نشان دادهاند که نمیشود با کارگری که صنعت کشور وابسته به اوست این چنین رفتار کرد. آنها برده سرمایهداران نیستند و حقشان را میطلبند و بر سر آن ایستادهاند.
به کارگران هفت تپه نگاه کنید که زن و بچههای کوچکشان هم با آنها همراه شدهاند. این، تنها زبانی است که حریف ظلم میشود. مقاومت و عقب ننشستن از حق!
کارگران هفتتپه نشان دادهاند که برای گفتن و گرفتن از حقوقشان، نیاز به رهبر سیاسی ندارند. هر روز یکی از آنها بلندگو را به دست میگیرد و چناان درست و منطقی و اصولی اهدافشان و حقشان را توضیح میدهد که تحسین برانگیز است.
همه باید از آنها یاد بگیریم. یاد بگیریم که منتظر نمانیم تا کسی ما را دعوت به ماندن در خیابان کند. یاد بگیریم تا کسی به جای ما سخن نگوید. خودمان دهان باز کنیم و حرفمان را فریاد بزنیم. کارگران هفت تپه برای این آگاهی، استقامت، درستی و شجاعت الگوی اعتصابات هستند.
جمهوری اسلامی در بنبست اعتصابات گرفتار شده است. این چرخه فاسد مدیریتی که جز غارت اموال مردم و سرکوب آنها نتیجهای نداشته، باید متوقف شود. و تنها راه آن اتحاد آگاهانه مردم در ادامه اعتصابات و پایان دادن به این مدیریت فاسد است.
نظرات