سخنانِ اخیرت در پاسخ به فریادهای دادخواهانه‌ی مردمی که تبهکاری‌های فرقه‌ات کارد را به استخوان‌شان رسانده، بزدلانه‌‌تر از آن است که نیازی به پاسخی تحلیلی و نکته‌به‌نکته داشته‌باشد. که یاوه‌هایت لرزان‌تر و پایه‌های بیتِ شومَت سُست‌تر از آنند، که نیازی به طولانی‌کردن سخن داشته‌ باشد.

 

منی که مهرِ ایران را از پدر و از مادرم آموخته‌ام، روی سخنِ کوتاهم امروز با تو و تتمه‌ی فرقه‌ی نابکارِ توست. پس بدان!

 

بدان که آنچه بر ایران و ایرانی در این چهل‌ساله‌ی شوم رفته، تماماً و مطلقاً از نیرنگت سرچشمه‌ می‌گیرد، که ریا و حیله و خدعه، نه از فرهنگِ دانایی و توانایی سخنورانِ نامی ایرانی، که از ارکانِ جهلِ تو نشأت‌ گرفته.

 

بدان که دادِ همسایگانِ ما، نه از مهرِ ایرانی، که مطلقاً از پلیدی فرقه‌ای برخاسته که از دروغ، نظریه و نظام و نظمی دروغین ساخته. فرقه‌ای که قانونِ اساسی‌اش هم در کانونِ دروغ ریخته‌ شده.

 

بدان که ویران‌شهری که کران تا کرانِ فلاتِ ایران را در این چهل‌ساله‌یِ شوم همچون جذامی در نوردیده، نه از فرهنگِ والای ایرانی، که مطلقاً معلولِ بدعتی است که دجّالی از سِنخِ خبیثت در اخلاق و در ایمان آورده، که عللِ مشابه همواره در درازایِ تاریخ، آبستنِ معلول‌های مشابهند. اگر فروپاشی‌ در ایمان و در دینِ مردم بوده، مسوولیتِ آن مستقیماً متوجه تو و نظامِ تو است.

 

بدان که فقری که پرده‌یِ شومَش را در ایران گسترده، نه از اخلاق و از مهر ایرانی، که مطلقاً معلولِ علتی است که هم نام‌ و هم کارنامه‌اش، هم نظریه و هم قانونِ پایه‌اش، جملگی از تو و از تبارِ منحوسِ تو برخاسته.

 

بدان که کشوری که هم‌اکنون صدرنشینِ شاخصِ فلاکت شده، زمانی صدرنشینِ شاخصِ پیشرفت در تمامیِ عرصه‌هایِ کشوری و لشکری و علمی و فرهنگی و هنری در میانِ کشورهای هم‌تراز خود بوده و سقوطی از این دست، اِی نابخردِ نابخردان، نه از اخلاق و نه از مهرِ ایرانی، که از تحمیقی سرچشمه‌ گرفته که باعث و بانی‌اش، دجّالی از تبارِ تو بوده.

 

بدان که بدنامی و انزوایی که حُسنِ‌ همجواری و شکوفاییِ استعدادهایِ کم‌نظیرِ ایران در قرنِ بیست‌ویکم را ناممکن‌ ساخته، نه از کاردانی و عشقِ ایرانی به زندگی، و نه از مهر و از اخلاقِ ایرانی، که مطلقاً از جعلی برخاسته که نابکاری از تبارِ تو نامَش برای همیشه بر سنگِ بنا‌ی آن نقش‌ بسته.

 

پس اِی نابخردِ نابخردان، نیک بدان که مردمِ ایران در این سفرِ تاریخی همراهانِ خود را می‌شناسند و به‌ یاد‌ می‌آورند.

 

نیک بدان که فریادِ "پهلوی" در شهرهایِ ایران، از کارگر و از دهقان گرفته تا پیر و جوان، نه از رویِ تعصّب، که برایِ ایران، رفاه ایرانی و سربلندی نامِ میهن است... که پهلوی همواره یار و یاورِ مردمانِ خود بوده و است. 

 

خواستِ من در این میان، چیزِ دیگری نبوده و نیست، مگر سربلندی میهنم ایران.

 

جاوید ایران!

 

رضا پهلوی

https://t.me/OfficialRezaPahlav