در تابستان اخیر به اتفاق چند تن از دوستان به دیدار مناطق شمالی نیویورک و شهرهای اطرافش رفته بودیم ، از جمله شهری بنام " آبشار سنکا " 1* ، شهری با طبیعتی زیبا و آبشاری که ارتفاعش چند متری از آبشار نیاگارا بیشتر است.

در کنار همه ی زیبایی های طبیعی، اهمیت این شهر در بنیان گزاری و مبارزه ی زنان برای احقاق حقوق مدنی، سیاسی ، و آزادی و برابری است که سابقه ای بیشتر ازصد و هفتاد سال دارد.

سوابق واسناد آغاز مبارزات در موزه ای با نام مختصر " حقوق زنان " 2* نگهداری می شود که در قلب شهر سنکا قرار دارد.  اسم کامل این موزه ی تاریخی و جالب " پارک ملی تاریخ حقوق زنان " 3*  است که در بردارنده ی آثارو مدارک از فعالیت های مبارزان اولیه ی حقوق زنان در آمریکا و ادامه ی آن می باشد.

اندیشه ی مبارزه برای احراز حقوق مدنی، سیاسی، و برابری زنان بوسیله ی خانم الیزابت کدی استنتون 4* به دوستان نزدیک و هم عقیده اش ارایه می شود و این آغاز تلاش آنهاست برای گسترده کردن مبارزاتشان که منتهی به برگزاری اولین کنگره ی زنان آزادی خواه می گردد. از آن زمان تا به امروز، شهر سنکا و موزه ی حقوق زنان مرکزیست برای زنان فعّال که همواره برای احراز حقوقشان تلاش کرده و می کنند.         

در برگزاری بزرگ داشت صد و پنجاه سالگی آغاز فعّالیّت زنانِ آزادی خواه، در موزه ی حقوق زنان، خانم هیلاری کلینتون شرکت داشت و سخنران اصلی بود. امسال نیز از نوزدهم تا بیست و یکم ژوییه ، مجمع عمومی زنان در شهر سنکا تشکیل شد و خانم کولین جنکینز، 5* از نواده های الیزابت کدی استنتون - بنیان گزار مبارزه برای آزادی و بدست آوردن حق رأی زنان - سخنران اصلی آن بود.

در طبقه ی هم کف این موزه، مجسمه های تمام قدی قراردارد ازبیشتر بانوانی که درراه احقاق حقوق زنان تلاش کرده ، در الغای بردگی نقش برجسته ای ایفا کرده اند و هم چنین مردانی هم که در این راه حامی وطرفدار آنها بوده اند ؛ از جمله فردریک دوگلاس. 6*

درمیان مجسمه های این موزه ، مجسمه ایست ازیک زن بَرده به نام سوجورنر تروت 7* و گفته ای از اوکه در پایین این مجسمه نصب شده بود.  این کفته مرا سخت منقلب کرد و اشگ به چشمانم آورد. ترجمه ی فارسی آن چنین است: " من سیزده فرزند به دنیا آورده ام که ناظر به فروش رفتن آنها برای بردگی بوده ام و هنگامی که به عنوان یک مادر اعتراضم بلند شد هیچ کس صدای اعتراضم را نشنید جزعیسای مسیح.  مگر من انسان نیستم ؟ " 8*  این جمله ی آخراوکه معروف و زبانزد شده است نشانگرتلاشی است مستمردرقبال مشکلات زن بودن و بخصوص زن سیاه پوست بودن.

هنوزازاندوه تماشای سرگذشت این بانو به خود نیامده بودم که دوست آمریکا یی همراهم صدایم زد وبا شوق مرا به طرف تابلویی برد که با دیدن آن از شدت هیجان وتعجب زبانم بند آمد. در طرف راست تابلو، تصویر خانم الیزابت کدی استنتون  قرارداشت، ودر طرف چپ، تصویری از یک بانوی مبارز ایرانی به نام طاهره قرة العین.9*  طاهره که نام اصلی او  فاطمه بیگم برغانی و از اهالی قزوین بود ، در ماه ژوییه ی سال 1848،  پیشنهاد 10* یک گرد هم آیی در آبادی " بدشت " می دهد و در این گرد هم آیی حجاب از رخ بر می گیرد و سخنرانی می کند.  طاهره زنی بود که برای آزادی و برابری زنان ایران مبارزه کرد و در آن راه کشته شد. در زیرآن تصویر هم جمله ای از گفته های او به نمایش گذاشته شده بود: " می توانید هرزمان که اراده کنید مرا به قتل برسانید، ولی نمی توانید رهایی زنان را متوقف کنید." گویا این آخرین سخن طاهره قبل از به قتل رسیدن او بود.

نکته ی قابل اهمیّت و تاریخی این مطلب  تلاش های مشابه دو زن ازدو قارّه ی دورازهم و متفاوت از یک دیکر است. یکی در آبادی کوچکی بنام " بدشت "  از توابع شاهرود ایران و دیگری در شهر کوچک سنکا فالز در ایالت نیویورک آمریکا.

و باز مهم تر و تعجب آورتر این که این دو بانو هم زمان یعنی هردو در ماه ژوییه ی سال 1848 این گرد هم آیی ها را ترتیب می دهند که سرآغاز فعّالیّت های زنان به شمار آورده می شود.

پس ازآگاهی ازین مطلب،  درجمع دوستان آمریکا یی ام ، احساس غرور و سربلندی کردم  که زنان ایران به پا خیزی برای آزادی خواهی، رهایی ، و برابری را هم زمان با زنان آمریکا آغاز کرده اند. تلاشی که برای هر دو ملّت تا به امروز هم چنان با قوت و شدت ادامه دارد.

 

 

 

 

با تشکراز دوست عزیز، حمید صابری، که در این سفر و در این نوشته یار و همراهم بود.

 

  1. Seneca Falls
  2. Women’s Right
  3. Women’s Rights National Historical Park
  4. Elizabeth Cady Stanton (1815- 1902)
  5. Coline Jenkins
  6. Ferederick Douglas (1849 – 1942)
  7. Sojorner Truth (1797 - 1883)
  8. Ain’t I a Woman?
  9. Tahereh Qorrat al- Ayn.  Her real name was Fateme Begum Baraghani (1814/17-1852). Tahereh was one of the early followers of Seyyed Ali Mohammad Shirazi known as Bab who was the founder of Babi’s Fate in Iran. (1819 -1850)
  10. Richard C. Foltz the author of the book “Spirituality in the Land of Noble: How Iran Shaped the World’s Religions, says that the Badasht Convention was suggested by Tahereh.