وقتی قبح هر قباحتی بریزد، عادی شده و حتی دیگر به چالش گرفته نمیشود. در چهل سال حاکمیت فاشیسم اصلاح ناپذیر اسلامیست ایرانی کُش و ایران ویران کُن زل زدن مقامات ریز و درشت در چشمان مردم و دروغ علنی گفتن چنان عادی شده که خلاف آن توجه برانگیز میشود.

فاشیست ها بجای مسئولیت پذیری در فاجعۀ ساری و جاری سیل در سراسر کشور که خسارات آن دو چندان شده بدلیل احداث صدها سد بیجا و غالباً زپرتی، جنگل زدایی، فقدان زیربناهای لازمه، زمین/ کوه خواری/ساختمان سازی بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و خسارت به محیط زیست، خشکاندن دریاچه ها، استفادۀ وحشیانه از آبهای زیر زمینی، تغییر مسیر رودخانه ها و پُر کردن مسیل سیلاب‌ها و .... به دروغگویی علنی روی آورده اند.

از رهبر بی شرم، قدر قدرت و مادام العمر فاشیست ها تا زیر دستانش، بوقچی های آنان در برونمرز و لابیگرانشان مانند لابی نایاک بصورت هماهنگ شده با استناد به دروغ فریاد میزنند که صلیب سرخ اعلام کرده تحریم ها جلوی رساندن کمک به قربانیان فاجعه را گرفته است.

با اینکه صلیب سرخ فوراً اعلام کرده که چنین نیست؛ فاشیست ها و عقبۀ آنان بجای پاسخگویی به  نقش کلیدی خود در تشدید فاجعه و عدم رساندن کمک های فوری، به دروغگویی ادامه میدهند.

به عبارت دیگر؛ کتیبه داریوش در تخت‌جمشید نوشته "اهورامزدا این کشور را بپاید از سپاه دشمن، از خشکسالی و از دروغ."

 کتیبۀ فاشیست ها در گران ترین گور جهان باید بنویسد: دروغگو باش تا کامروا باشی.

تنها راه رهایی، تلاش بی امان برای سرنگونی کلیت حاکمیت اصلاح ناپذیر فاشیست ها میباشد. تحریم های کمر شکن و کپی برداری از مُدل رهایی بخش در آفریقای جنوبی و برمه نقشه راه است.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

 تبریک