نخست این را گفته گردانیم که  یهودیان  پخش و پلا شده در خاورمیانه و اقصی نقاط جهان باید کشور امن و ایمن خود را در پشت مرزهای قانونی قبل از ۱۹۶۷داشته باشند.

سپس به این میپردازیم که در حالیکه یهودیان نیکوسرشت برای دستیابی به کشور یهود محتاج اتحاد هستند،  سالها سیاست توسعه-محور فاشیست های اصلاح ناپذیر صهیونیست جنگ افروز، توسعه طلب، ایرانی کُش و ایران ویران کُن، نه‌تنها شکاف ها میان دستجات یهود را عمیق تر کرده، بسیاری از مردم منطقۀ خاورمیانه را هم نسبت به این موضوع، اگر نه بی تفاوت، کمتر علاقه مند کرده است.

حقیقتی انکار ناپذیر است؛ جنگ افروزی و توسعه طلبی فاشیست های صهیونیست که خود را نه تنهاپشتیبان اصلی  یهودیان، بلکه به دروغ خود را تنها نماینده جامعه یهود معرفی میکنند موجب گشته که کشورهای منطقه، دیگر آنچنان شوق و شوری به حمایت از یهودیان شریف و زجرکشیده نداشته باشند.

حقیقت انکار ناپذیر دیگر آنستکه آمریکائیها بدلیل سیاست “اشغال نظامی و توسعه غیرقانونی-محور” فاشیست های صهیونیست که مالیات اخذ شده از مردم آمریکا را از ملت آمریکا دریغ و بنام کمکهای بشردوستانه خارجی به پای ارتش متجاوز صهیونیست و سازمانهای گوناگون مرتبط با آن میریزد، بسیار خشمگین هستند و از صهیونیستها به اندازۀ  نئوکان ها متنفرند.

در راستۀ عملکرد فاشیست های صهیونیست، قانون بازدهی نزولی و [حتی معکوس] در کار است.   فریادهای "به اشغال غیرقانونی فلسطین پایان دهید... به قطعنامه های شورای امنیت عمل کنید" که در اعتراضات  گوناگون در تمام نقاط دنیا بر علیه حاکمیت فاشیسم خونخوار صهیونیستی به گوش میرسد، تازه ترین نمودار این پدیده میباشد.

 

یا چیزی شبیه این...