هیچ

نامم هیچ است

جایی نیستم

از در نمی ­آیدم کس

بر دیوار نیاویخته چیزی

و هیچ

از در و دیوار می­ بارد ... 

اسطورۀ پنجره هم

سطر بعد از سطر آب می­شودش برف که باز

هیچ

 

و نیش

حزبِ بزرگِ پشه را *

نیش کارمی­کند فقط

که همه چیز

هیچ

میراثِ نسلِ ههمه چیز

 

روح را هم دزدیدند حتا

روحانیونِ جسم با نیشِ حزب

و هیچ

تبلیغِ هیچ

خدایانِ هیچ

دورانِ هیچ

وعدۀ هیچ

که بهارِ گجسته باز، فراوان *

سی و هشت تا

رسید ز راه

هار

بهار گجسته، هار

فراوان رسید ز راه

که ماند آرزویِ نوروز

به دلِ نسلِ گجسته

 

نفرین بر خدایانِ شما بادا

که مرده­ریگِ شما نیش بود و هیچ

نعمت و رحمتِ ایشان

نفرین بر خدایانِ شما

 

20/3/2017

ا- ماهان

وِز. قدیمی ترین حزب منطقه، آشکار، مرئی، اما مثل خدا نامرئی. حزبِ پشه... "طلسم

"بهاران خجسته باد" تصنیفی تبلیغاتی بر ملودیی پاپ از کرامت الله دانشیان معلم شوربختی که می­فکرید آنطرفِ خزر خبری است. تصنیف مربوطه در بازارِ داغِ انقلاب اسلامی خیلی سوکسه کرد! نمایندۀ تمام و کمالِ نسلی بیخرد که تنگش گرفته بود در کلاهش قضای حاجت نمود از قضا بر سر گذاشت. بعدا همین کانسپت انقلاب اسلامی را تشکیل داد.