بنده اگر توانایی لازم برای نگاهداری زبانم را داشتم دیگر نیازی نبود که برای بیان مطلبی که به سادگی در یک پاراگراف در بخش نظرات میگنجد, متوسل به نگارش این "نابلاگ" قزمیت  بشوم؛ ولی چه کنم که نمیتوانم...

 

 

 
و اما بعد... یک مطلب در باب اخراج این خانم دادستان کل امریکا, توسط رئیس جمهور مربوطه ... آقا جان؛ شما نمیتوانید که ازیکسو پز دموکراسی آمریکائی و فلان را بدهید و از طرف دیگر موارد کاربردی آن را شقه شقه کنید و هرکدام را به سلیقه خودتان حمل به منظور شخصی کرده و از چسباندن تکه های گوناگونی که برای خودتان بریده اید یک نماد "من در آوردی" از قرائت خاص خودتان را به نام دموکراسی به خلق الله عرضه کنید... این رسم بازی نیست... اینجوری نمیشه... پدرجان... اینکه شما با انتخاب رئیس جمهور از طریق "کالج انتخاباتی" (یا هرچه که ترجمه صحیح electoral college هستش) مساله داری, لزوما وجهه, مقبولیت و قانونی بودن تصدی او بر مقام ریاست جمهوری را زیر سؤال نمیبره... عزیز جان... ترامپ, تا اینجاش, توی این یک هفته و چندروز, داره دقیقا و دقیقا و دقیقا همونکارهایی را میکنه که توی مبارزات انتخاباتیش قولش رو داده بود و بر اساس همونا هم, چه شما خوشت بیاد چه خوشت نیاد, رأی آورد... اون فرمانهایی هم که صادر کرده با توسل به قدرتیست که در اندرون همون "دموکراسی آمریکائی مورد علاقه و ستایش شما, به رئیس جمهور تفویض شده... من شکی ندارم که در لابلای قوانین و دستورالعمل های مربوطه, مکانیسم لازم برای به چالش کشیدن آن فرمانها هم پیش بینی شده, اما...اما... تا زمانی که ان فرامین "executive orders" معتبر و از لحاظ قانونی لازم الاجرا هستند, ستایش جانبدارانه از خاطیان و سرپیچان, ناروا, غلط انداز, منحرف کننده  و نافی و منهی نگرش دموکراتیک میباشد... یادمان باشد که هرچند زیستن در محیط استبدادی توانفرساست, اما پا به پای دموکراسی رفتن هم چندان آسان نیست و به سعه صدر و شکیبائی فراوان نیاز دارد... وگرنه که سنگ روی سنگ بند نمیشود و نتیجه ش چیزی شبیه سرنوشت خودمان در طول ۲۵۰۰ سال اخیر خواهد بود... با پوزش از پرگویی که هرچند ناتمام...
 
 
***امید فراوان دارم که دوستان, اشتباهات املائی و دستوری را با دیده اغماض بنگرند...