لبریز از عشق 

ثریا پاستور

آمدی تو

تکیه زدی بر شانه هایم

من لبریز بودم از عشق و

تو سراپا همه

تشنه ی عشق

من همه راز بودم و

تو تشنه ی نیاز

تو جام شراب بودی و

من , می ناب

چنگ بودی و

من , نوای دل

آسمان بودی و

من , ستاره ی تو

شب شدی و

من , مهتاب تو

تو روز شدی و

من , خورشید دل افروز تو

تو غروب شدی و

من , سرخی افق تو

تو هوا شدی و

من , نفس های تو

چشمه ای زلال شدی و

من , تشنه ی آب

تو قلب شدی و

من , تپش های تو

تو زندگی شدی و

من , همره تو

اما , من

اقیانوسی شدم و

تو , غرق در من

آری ! لبریز بودم از عشق و

تو سراپا همه

تشنه ی عشق

 

ثریا پاستور