العقل عقال - [ کاربرد عقل درعرفان ] با اضافات و توضیحات جدید قسمت اول ١ محمود سراجی م.س شاهد

October 21, 2013 at 8:38am
 

کسانیکه میخوهند از این قصیده بهره مند شوند به توضیحات من در ویدئو توجه کنند 

 

https://www.youtube.com/watch?v=ZFZcWeAPuac  

 

 ویدئو قصیده العقل عقال , گوش جان بسپارد به نغمه ای از عرفان الهی ....

 

http://ireport.cnn.com/docs/DOC-118063>>>>>>CNN

 

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-55654.html >>>>>>Pezhvakeiran    

 

*واژه های[ عقل و علم ] در این چکامه بمعنی خرد و دانش نیست که مورد نظر فردوسی بزرگ است،عقل کلمه عربی است هم ریشه  با عقال است که آنرا بپای شتر می بندند تا هم بچرد و هم گم نشود و عقل هم بمفهوم بندی است که بسر آدم بسته شده با  محدودیت وسعت دید  تا در باره ماهیت مطلق وجود و اصل اشیاء تجسس و فضولی نکند و منظور از علم هم علم بیان و تفسیر و حدیث است که تا... دکان خود را بنام  علم کلام   باز کردند علوم تجربی را کفر شمردند و جز خشکاندن شاخه های  دانش کار دیگری نداشتند 

کاربرد عقل درعرفان

*

 

عقلت عقال و علم تو افسار گردن است

  

وارستگی به این دو تمسک نکردن است

 

خرم کسی که دانش و عشق  اعتصام اوست

 

کاین ریسمان به چنگ تو آن یک به گردن است

 

  ای معتصم به چشم جهاندار عقل خام

  

هشدار هان که رهبر تو عقل رهزن است

 

هر ذره وجودی ات آیات مختفی است

 

  از نور حق که حرمت آن در نهفتن است

 

چشم جهان حجاب تو زاین نورمنجلی ست 

  

روکن به چشم جان که نه جای [ لم و لن ] است

 

  با چشم سر ،  تجسس آن ،  علت العلل 

  

شمعی به دست در پی خورشید گشتن است

 

در اندرون خانه چو گم کرده ای چراغ

   

بیهوده میدوی اگرت موزه زآهن است

 

  با چشم جان تجلی حق الیقین نگر

 

اقرب تو را ز سایه و رگهای گردن است

 

  زایل کن از وجود خود این عجب ما و من

 

کاین احتجاب چشم تو از رب ذوالمن است

  

آری طفیل ذات تو نوزاد عقل توست

 

 منظور لن ترانی از این طفل کودن است 

 

زاهد تو و تلاوت مصحف ز بیخ حلق

 

ما و زبان الکن ما تا چه احسن است

 

ما و رجاء عشق و تو از خوف در سجود

 

  تا زاین میانه فعل که مقبول و متقن است

 

ما و درون صافی و دنیای لطف دوست 

  

کاین جا شهود حق و بحق سر سپردن است

 

  وان سو تو و تکلف یابس به زهد خویش

 

   تا با چراغ یار سرای که روشن است

 

کنز نهان که میل تظاهر به عشق کرد    

 

اینک عیان  چو آینه در کوی و برزن است 

 

[کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف ]حدیث نبوی .... 

 

پایان قسمت اول قسمت دوم چند روز دیگر م.س شاهد