سالهاست کابوس اسیدپاشی دارم. سال ۸۷ وقتی در دانشگاه تحصن کرده بودیم، نیمه‌شب، مقابل دانشگاه در حال درگیری با حراست و مامورین و در حال بازداشت، کسی در‌‌ همان حوالی -نفهمیدم مامور بود یا حراست یا…- گفت: “دختره پررو حقته اسید بپاشم رو صورتت...

من زنم، یک زن ایرانی همیشه ترسیده‌ام، همیشه نگرانم، هر وقت چند نفر نگاهم می‌کنند به مانتو و دکمه‌هایم نگاه می‌کنم شاید چیزی از درزی پیداست! اما نه همه چیز مرتب است من چون زن هستم مرتب مورد هجوم نگاه‌ها قرار می‌گیرم، اگه رنگ مویم یا رنگ لباسم زیبا باشد و شاد، این ۱۰۰ چندان است.

من یک زنم و این روز‌ها از زن بودنم می‌ترسم."

بالا بخشی از آخرین پُست عمومی بانو مهدیه گلرو در صفحه فیسبوک این "کنش‌گر کانون شهروندى زنان" پیش از بازداشت در ارتباط با اعتراض به اسیدپاشی ها است.

خبر:

صبح امروز "مهدیه گلرو" فعال سابق دانشجویی در منزل خود بازداشت شد. تاکنون اطلاعات دقیقی از علت بازداشت وی و اینکه گلرو توسط چه نهادی بازداشت شده است، در دست نیست.  

گفتنی است مهدیه گلرو که پیش از این نیز در زمستان سال ۸۸ بازداشت شده بود، پس از گذراندن سی ماه حبس در ۳٠ اردیبهشت سال ۹۱ آزاد شد."

 

آهای شریعتمداران مُعمم و مُکلای "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن؛ به اندازه کافی زجرش داده اید، مهدیه گلرو را رها کنید.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک