پنجاه سال پیش مارتین لوتر کینگ در سخنرانی‌ تاریخییش تحت عنوان "رویایی دارم" ۱۰۰ سال پس از فرمان آزاد‌گی بردگان سیاه‌پوست توسط ابرهام لینکلن، با اشاره به قانون اساسی‌ آمریکا که ۱۷۶ سال قبل از آن روز نوشته شده بود، خواستاراحقاق حقوق قانونی‌ اقلیت سیاه  پوست آمریکایی‌ شد. این حرکت و سخنرانی‌ تاریخی‌ آغاز دهنده امواجی بود که به برابری قانونی‌ همه اقلیتها در آمریکا انجامید، تا جایی که امروز رئیس جمهور آمریکا خود یک سیاه پوست است. در قسمتی‌ از این سخنرانی‌ مارتین لوتر کینگ گفت: 

 

"ما امروز در اینجا گرد آمده‌ایم تا این اوضاع شرم‌آور را  برملا کنیم. به یک معنا، ما در پایتخت کشور گرد آمده‌ایم تا «چک» مواعید  خود را وصول کنیم (۱). با نگارش متن مهم قانون اساسی و اعلامیه‌ی استقلال،  سازندگان جمهوری ما تعهدنامه‌ای را امضا کردند که هر آمریکایی وارث آن است.  این سند تعهد کرده است که حق جدایی‌ناپذیر همه‌ی انسان‌ها- آری،  سیاهپوستان و سفیدپوستان هردو- برای زندگی، آزادی و شادمانی تضمین شود. امروز  این دیگر عیان است که آمریکا در پیوند با شهروندان رنگین پوستش در انجام  این تعهدنامه کوتاهی کرده است و به جای احترام به این پیمان مقدس، به  سیاهپوستان «چک» بی‌پشتوانه‌ای داده؛ چکی که با عبارت «موجودی کافی نیست»  برگشت خورده است.

 

ما نمی‌توانیم بپذیریم که «بانک عدالت» ورشکسته  شده باشد. ما نمی‌توانیم بپذیریم که موجودی خزاین بزرگ «فرصت» در این کشور  ناکافی باشد. از این‌رو ما آمده‌ایم تا این چک را نقد کنیم، چکی که با  ارایه‌ی آن می‌توانیم صاحب آزادی و امنیت عدالت شویم. ما همچنین به این  مکان تقدیس شده آمده‌ایم تا شدت اضطرار موقعیت کنونی را به آمریکا خاطرنشان  سازیم. امروز زمان آن نیست که وقت خود را صرف اقدامات تجملی مانند خونسردی  یا تزریق داروی مسکن پیشرفت تدریجی کنیم. وقت آن رسیده است که وعده‌های  واقعی دموکراسی بدهیم. وقت برخاستن از تاریکی و گودال مهلک جدایی نژادی و  گذار به جاده‌ی روشن عدالت نژادی فرا رسیده است. امروز روز رهایی کشور از  ریگ‌های روان بی‌عدالتی نژادی و کشاندن آن به زمین استوار برادری است. "

 

در ۲۲ بهمن امسال به آغاز سی‌‌ پنجمین سالروز انقلاب ۱۳۵۷میرسیم. انقلابی که در آن بسیاری از اقشای مردم از زن و مرد، معلم و کارگر، ارتشی و کشاورز، چپ و راست، مذهبی‌ و غیر مذهبی‌، بازاری و اداری، کلیمی و سنی،  درویش و دنیوی،  کرد و بلوچ،  عرب و آذری،..... و .... شرکت داشتند. بسیاری ازایرانیان با امید کسب "آزادی" و "استقلال" سیاسی، مدنی، اجتماعی و اقتصادی بیشتر، به آیت‌الله خمینی به عنوان یک روحانی که همه این قولها را به آنان داده بود، اعتماد کرده و پرچم رهبری را به وی سپردند. قول‌ها، نویدها و وعده های آیت‌الله خمینی در سخنرانی‌ها، اعلامیه‌ها و مصاحبات وی در ماه‌ها و روزهای قبل ۲۲ بهمن در پرونده‌های کتبی‌، صوتی و ویدئویی تاریخ ثبت شده و به هیچ وجه قابل انکار نیست. با اعتماد به این وعده‌ها بود که بسیاری از ملت ایران مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و سنی ، کمونیست و خداپرست .... به وی اعتماد کردند. ۹ ماه پس از ۲۲ بهمن در یک همه پرسی‌ در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۵۸ ، اکثریت مردم بار دیگر با امید به وعده‌های داده شده، رای اعتماد خود را به قانون اساسی‌ "جمهوری اسلامی" دادند. 

 

لیک پس از کسب کامل قدرت، سران رژیم جمهوری اسلامی و وارثان آن نه تنها آن وعده‌ها را زیر پا گذاشتند ، بلکه حتی بسیاری از آن حقوقی را که ملت ایران قبل از انقلاب داشتند از آنان سلب کردند. پیمان و اعتماد ملت ایران مانند هر قرار داد قانونی‌ دیگری ، پیمانیست دو طرفه که اگر یک طرف تعهد‌های خود را انجام ندهد، طرف مقابل هم حق درخواست وصول وعده و وعید‌ها را دارد و هم در صورت عدم وصول حق لغو یا تغییر این قرارداد و پیمان و مجریان را دارد.

 

۳۵ سال است که از انقلاب می‌گذارد و وقت آن است که همان طور که ۵۰ سال پیش مارتین لوتر کینگ به رهبران دولت آمریکا اخطار کرد ، ما ایرانیان خارج از کشور نیز در ۲۲ بهمن امسال در جلوی مراکز و سفارتخانه های رژیم ولایت فقیه جمهوری اسلامی "گرد هم آییم تا این اوضاع شرم‌آور را  برملا کنیم " و "«چک مواعید  خود را وصول کنیم " ." امروز  این دیگر عیان است که " حکومت ولایت فقیه و جمهوری اسلامی  به" ملت ایران "چک بی‌پشتوانه‌ای داده؛ چکی که با عبارت موجودی کافی نیست برگشت خورده است.".  این دعوتیست ملی‌ و همگانی که  بار دیگر همبسته و در هر کجا هستیم، بطور آرام و بدون هیچ گونه خشونت گرد هم آییم " تا این چک را نقد کنیم".

 

این اعلام وصول وعده‌ها، ازجانشین آیت‌الله خمینی : ولی‌ فقیه آیت‌الله علی‌ خامنه‌ای و در رده بعدی مسئولین ۳ قوه مجریه، مقننه و قضائیه، یعنی‌ رئیس جمهور حسن روحانی، رئیس مجلس شورای اسلامی اردشير لاريجاني و رئیس قوه قضائیه صادق لاریجانی می‌باشد. در صورت عدم احقاق این حقوق قانونی‌، در حرکات ، قدمها و تصمیمات بعدی و تا  ۱۱ آذر سالروز رسمیت قانون اساسی‌ ملت ایران  وضعیت خود را با صدور کنندگان این "چک‌های بی‌ محل"  مشخص خواهند کرد. ۳۵ سال انتظار برای احقاق حقوق کافیست.

 

زمان آن است که از خود شروع و پس از ۳۵ سال از همگان از هر فکر و مذهب و دین و فرقه و عقیده و نژاد و ملیت و صنف دعوت کنیم که در برپا گذاری و شرکت ملی‌ در  وصول وعده‌ها شرکت کنیم. از تمامی‌ هنرمندان، ورزشکاران، دست‌اندرکاران، حقوقدانان،نویسندگان، فعالین و رهبران سیاسی، مدنی، اجتماعی ،حقوق بشر، دینی و مذهبی‌ و عقیدتی‌، بازرگانان، کارگران، اقوام، مذاهب و.... غیره دعوت کنیم که باری دیگر با اتحاد و همبستگی‌ خواستار احقاق حقوق اولیه انسانی‌، بشری، حقوقی، مدنی، سیاسی، اجتماعی ، صنفی، قومی، اقلیتی، ملی‌ ، مذهبی‌، جنسی‌، قومی،....خود و یک دگر شویم.

 

روی اصلی‌این متن ایرانیان خارج از کشور است که در گرد هم آیی ملی‌ در کشور مقیم خود با رعایت قوانین محلی در جلوی مقر‌های دولتی نظام مانند سفارتخانه‌ها ، بانکهای رژیم و شبیه آن با پوشیدن لباسهای سبز و سپید و سرخ پرچم ملی‌ ایران به طور صلح آمیز جمع شویم. 

 

امید این است که همگان این متن را  تکثیر و ویرال کنیم و به تمامی‌ دوستان خود از طریق اعلامیه، تلفن، بلاگ، ایمیل، فیس‌بوک، توییتر، رسانه ها، مطبوعات و سایر شبکه های اجتماعی بفرستیم. اگر ایمیل و آدرس‌ها و سایت های هنرمندان، ورزشکاران، دست‌اندرکاران، حقوقدانان، فعالین و رهبران سیاسی، مدنی، اجتماعی،حقوق بشر، دینی و مذهبی‌ و عقیدتی‌، بازرگانان، اقوام، مذاهب را می‌دانیم، این دعوت نامه را به آنان نیز ارسال کنیم.

 

اگر هم شخصی‌ یا گروهی با قسمتی‌ از این متن موافقت ندارد ولی‌ با جوهر این گردهمایی تاریخی‌ و درخواست صدور حقوق خود و دیگران موافقت دارد، میتواند با تالیف متن به سلیقه خود، همراهان و همفکران خود را به اینتظاهرات صلح آمیز ملی‌، فرا عقیدتی‌ و فرا مذهبی‌ دعوت کند. ایران متعلق به "همه" ما ایرانیان است. وقت آن است که ما نیز مانند مارتین لوتر کینگ با اعلام صدور وعده ها و حقوق پایمال شده خود و با یک حرکت ملی‌ و با شروع از خود، موج تغییر را در سرنوشت خود و فرزندان خود ایجاد کنیم. 

 

توضیح: امضا و تأیید کنندگان و شرکت کنندگان این تظاهرات کاملا مستقل از یکدیگر این متن را تأیید و امضا کرده و این دعوت و شرکت در تظاهرات به هیچ وجه مبنی بر تأیید افکار، خط مشی و آمال شخص و یا تشکیلات دیگر نمی‌باشد.

 

 نمونه تنها چندی از  خواستهای وصول نشده ملت ایران : آزادی بیان، رسانه ها، مطبوعات، تشکلات، تشکیلات ، اجتماعات، احزاب، ادیان، برابری حقوق زن و مرد، احترام و وصول حقوق همه اقوام و اقلیت های ایرانی‌، آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی‌، برابری و عدالت حقوقی، مدنی، سیاسی، .اجتماعی همه ملت ایران،.........

 

سخنان و وعده های آیت الله خمینی قبل از انقلاب 

   "بشر در اظهار نظر خودش آزاد است".1
"اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است."2
"مطبوعات در نشر همه‌ی حقایق و واقعیات آزادند".3
"در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند."4
"یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است... بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است."5
"برنامه ما تحصیل استقلال و آزادی است."6
"حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است"7
"دولت اسلامی يک دولت دمکراتيک به معنای واقعی است. و اما من هيچ فعاليت در داخل دولت ندارم و به همين نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکيل شود، نقش هدايت را دارم."8
"اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است."9
"نظام حکومتی ایران جمهوری اسلامی است که حافظ استقلال و دموکراسی است."10
"اما شكل حكومت ما جمهوري است، جمهوري به معناي اينكه متكي به آراي اكثريت است."11 
"حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و باهمه مظاهر تمدن موافق."12
"شکل حکومت جمهوری است. جمهوری به همان معنا که در همه جا جمهوری است. جمهوری اسلامی، جمهوری است مثل همه جمهوری‌ها."13
"ولایت با جمهور مردم است".
"در اين جمهوري يك مجلس ملي مركب از منتخبين واقعي مردم امور مملكت را اداره خواهند كرد."14
"عزل مقامات جمهوري اسلامي به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتي مقامات مادام‌العمر نيست، طول مسئوليت هر يك از مقامات محدود و موقت است. يعني مقامات ادواري است، هر چند سال عوض مي‌شود. اگر هم هر مقامي يكي از شرايطش را از دست داد، ساقط مي‌شود."15
"رژيم ايران به يک نظام دمکراسی‌ای تبديل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد."16
"اختیارات شاه را نخواهم داشت."17
"من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت."18 
"من در آینده [پس از پیروزی انقلاب] همین نقشی که الان دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می کنم... لکن من در خود دولت نقشی ندارم"19

"ما به خواست خداي تعالي در اولين زمان ممكن و لازم برنامه‌هاي خود را اعلام خواهيم نمود، ولي اين بدان معني نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتوري شاه، اصلي بسازم و علي‌رغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهدة دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند، ولي من هميشه به وظيفة ارشاد و هدايتم عمل مي‌كنم."20 
"علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجريان امور مي‌باشند.اين حكومت در همه‌مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزيابی و انتقاد عمومی خواهد بود." 21
"من نمي‌خواهم رياست دولت را داشته باشم. طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكيه بر آرای ملت.""مردم هستند که بايد افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند وليکن من شخصاً نمی‌توانم در اين تشکيلات مسئوليت خاصی را بپذيرم ودر عين حال هميشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظيفه ارشادی خود را انجام می دهم."23
"من چنين چيزي نگفته‌ام كه روحانيون متكفل حكومت خواهند شد. روحانيون شغلشان چيز ديگري است."24
"من و ساير روحانيون در حكومت پستي را اشغال نمي‌كنيم، وظيفه روحانيون ارشاد دولت‌ها است. من در حكومت آينده نقش هدايت را دارم."25
"حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور می‌گذارد."26 
"قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هرآدمی باید به دست خودش باشد."27
"بايد اختيارات دست مردم باشد، اين يك مسئله عقلي است. هر عاقلي اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسي بايد دست خودش باشد."28
"حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ی آن است. هيچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ی اسلام ملاحظه‌ی حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اول حكومت اسلامی با آخرين فرد مساوي است در امور ."29 
"اسلام، هم حقوق بشر را محترم مى‏شمارد و هم عمل مى‏كند.حقى را از هيچ كس نمى‏گيرد. حق آزادى را از هيچ كس نمى‏گيرد.اجازه نمى‏دهد كه كسانى بر او سلطه پيدا كنند كه حق آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند."30 
"بايد اختيارات دست مردم باشد.هر آدم عاقلی اين‌ را قبول دارد که مقدرات هر کس بايد در دست خودش باشد."31
"ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه اینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت 1400 سال پیشش برگردیم. همه‌ی مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم."32
"ما وقتی از اسلام صحبت مي‌كنيم به معنی پشت كردن به ترقی و پيشرفت نيست. ما قبل از هر چيز فكر مي‌كنيم كه فشار و اختناق وسيله‌ی پيشرفت نيست."33 
"دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند...رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود."34
"در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می شود."35 
"ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یکدسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند."36
"حکومتی که ما می‌خواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر"37 
"حكومت اسلامي، حكومت ملى است.حكومت مستند به قانون الهى و به آراء ملت است. اين طور نيست كه با قلدرى آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را، با آراء ملت مى آيد و ملت او را حفظ مى كند و هر روز هم كه برخلاف آراء ملت عمل بكند قهراً ساقط است."38
"تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند."39
"اقلیت‌های مذهبی به بهترین وجه از تمام حقوق خود برخوردار خواهند بود."40
"تمام اقلیت‌های مذهبی در ایران برای اجرای آداب دینی و اجتماعی خود آزادند."41
"از یهودیانی که به اسرائیل رفته اند دعوت می‌کنیم به وطن خود بازگردند. با آنها کمال خوشرفتاری خواهد شد."42
"اسلام جواب همه عقاید را بعهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد."43
"در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیده‌ای هستند."44 
"جامعه آينده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت."45
"ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند."46
"این که می گویند اگر اسلام پیدا شد زنان باید توی خانه بنشینند و قفلی بر آن زده دیگر بیرون نیایند تبلیغات است. زن و مرد همه آزادند که به دانشگاه بروند. رای بدهند. رای بگیرند. " 47
"اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است."48
"زن‌ها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بيرون آورد و آنها را هم رديف مردها قرار داده است، تبليغاتی كه عليه ما مي‌شود برای انحراف مردم است. اسلام همه‌ی حقوق و امور بشر را تضمين كرده است." 49  
منبع: کتاب ایستاده بر آرمان؛ روایت فروپاشی یک انقلاب، علی غریب، انتشارات انقلاب اسلامی،

 

دی85 منابع:
1 - گفتگو با خبرنگاران،11 آبان 57، پاریس
2- سخنرانی 5 آبان 57، پاریس، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص168
3- مصاحبه با پائزه‌سرا ایتالیایی،11 آبان 57، پاریس، صحیفه نور ،ج4ص2664- مصاحبه با روزنامه هلندی دی ولکرانت، 7 نوامبر 1978،صحیفه نور، ج4ص364 
5- مصاحبه با خبرنگار روزنامه لاکروا، 10 آبان 57، پاریس، صحیفه نور،ج4،ص242
6- مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ، 11 آبان 57، پاریس، صحیفه نور،ج4،ص263
7- مصاحبه با خبرنگار تلویزیون تایمز انگلیس، 16 آذر 57، صحیفه نور،ج5،ص132
8- مصاحبه با راديو و تلويزيون اطريش، 10 آبان 1357، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص20
9- مصاحبه با خبرنگار تلویزیون آلمان،16 دی 57، صحیفه نور، ج5،ص 353
10- صحیفه نور،ج3،ص16
11- صحیفه نور،ج2، ص517
12- مصاحبه با تلویزیون ایتالیا،23 دی 57، صحیفه نور،ج2،ص107
13- مصاحبه با لوموند،22 آبان 57، پاریس، صحیفه نور،ج2،ص351
14 صحیفه نور،ج 2، ص160
15- صحیفه نور، ج 2، ص357.
16- مصاحبه با تلويزيون آلمانی زبان سوئيس، 14 آبان 1357
17- گفتگو با خبرنگاران،24/10/57، پاریس، صحیفه نور،ج3،ص115
18- گفتگو با خبرنگاران، 12 آبان 57، پاریس 
19- صحيفه نور،جلد 4 ‌، ص 206
0- صحیفه نور جلد 3، ص77. سخنرانی 18 دی 57
21- مصاحبه با رويترز، 14 آبان 57، پاريس؛ صحيفه‌ی نور، جلد 4، صفحه‌ی 160
22- مصاحبه با مجله‌ی اُسترن، 26 دی 57، پاريس؛ صحيفه‌ی نور، جلد 5، ص 483
23 - مصاحبه با لوژورنال منطقه آلپ فرانسه، 7 آذر 1357
24- سخنرانی 26 دی 57، صحیفه نور ، ج3 ،ص140
25- سخنرانی 18 دی 57، صحیفه نور ، ج3،ص 75
26- مصاحبه با رویترز، ۴ آبان ۱۳۵۷، پاریس
27- مصاحبه با خبرنگاران،1 بهمن 57، پاریس
28- 22/8/57، صحیفه نور، ج3،ص 75
29- مصاحبه با راسلگر، آبان 57، پاريس، صحيفه‌ی نور، جلد 5، ص 70 
30 - مصاحبه با مجله اكسپرس،20/10/ 57؛ صحيفه نور، ج 4، ص 199
31- مصاحبه 12 آبانماه 1357، پاريس 
32- مصاحبه با خبرنگاران، 19 مهر 57 ، پاریس، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص122
33- مصاحبه با خبرنگار فيگارو، 22 مهر 57، پاريس
34- مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرانسه،13 آبان 57،پاریس، صحیفه نور،ج4،ص147
35- " مصاحبه با خبرنگاران، 17 آبان 57 ،پاریس، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58، ص123 
-36 مصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷، پاریس
37- مصاحبه با خبرنگاران، 8 آبان 57، پاریس 
38- صحيفه نور، ج4،ص58
39- مصاحبه با خبرنگاران، 17 آبان 57، پاریس
40- مصاحبه با اشپیگل،16 آبان 57، پاریس، صحیفه نور،ج4،ص359
41- مصاحبه با القومی العربی،20 آبان 57،11 نوامبر 78، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص214
42- سخنرانی 1 دی 57 ، پاریس
43- مصاحبه با روزنامه آلمانی دنيای سوم، 15 نوامبر 78
44- مصاحبه با سازمان عفو بین‌الملل، 19 آبان 57، پاریس
45- مصاحبه با اشپيگل، 7 نوامبر 1977
46- مصاحبه با خبرنگاران، 1 بهمن 57، پاریس
47- سخنرانی ظهر عاشورا، 20 آذر 57 ،پاریس 
48- مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ،20 دی 57 ، صحیفه نور، ج5،ص 417
مصاحبه با گاردين، 10 آبانماه 57
49- مصاحبه با راسلگر، آبان 57، پاريس، صحيفه‌ی نور، جلد 5، ص 70