در زمانیکه چشم و گوش میلیونها تماشاگر در اقصی نقاط  جهان به بازیها در جام جهانی فوتبال است، موقعیت برای اعتراض به قوانین ضد زن و آپارتاید جنسیتی حاکم بر ایران که شامل ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه ها برای تماشای مسابقات میشود مهیا است.

البته فاشیست های اصلاح ناپذیر اسلامیست ایرانی کُش و ایران ویران کُن و عقبۀ آنان در جهان آزاد که شامل شیفته جات "اصلاح" و تداوم فاشیسم دینی میشود هم بیکار ننشسته اند.

استدلال چوبین میشود که ورزش از سیاست جداست و ملت نیاز به شادی دارد و فوتبال یکی از معدود موارد شادی آور ملی است، بر منکرش دو صد لعنت، ولی این راهم نمیشود کتمان کرد که ورزش و همۀ امور مربوط به آن توسط فاشیسم دینی سیاسی گشته و ابزار دست آنان است. زن ستیزی که یکی از نمادهای آن ممنوعیت مشارکت و حتی تماشای بسیاری از ورزشها برای زنان و تحمیل شکست به ورزشکاران ایرانی در چارچوب سیاست یهودستیزی/اسرائیل ستیزی که ضد منافع ملی  است بهترین نمادهای این وضع است. یک سئوال:

گیریم که تیم فوتبال ایران قهرمان جهان بشود، بجز عادی جلوه دادن حاکمیت فاشیسم دینی و به پشت پرده راندن حقایق ذلت بار ساری وجاری بر ایران و ایرانیان، چه سودی برای آزادی و در صدر آن رهایی از نکبت آپارتاید جنسیتی دارد؟

به عبارت دیگر؛ گول فوتبال و بازی بازی با زن ایرونی:

خبر:

" پخش مسابقه فوتبال ایران و اسپانیا در استادیوم آزادی لغو شد

در حالی که مجوزهای لازم برای پخش دیدار اسپانیا-ایران در استادیوم آزادی گرفته شده بود و از روز گذشته بلیت‌فروشی هم آغاز شده بود، بسیاری از مراجعان با در دست داشتن بلیت، اجازه ورود به استادیوم را پیدا نکرده‌اند."

تنها راه رهایی، تلاش بی امان برای سرنگونی کلیت حاکمیت اصلاح ناپذیر فاشیست ها میباشد. تحریم های کمر شکن و کپی برداری از مُدل رهایی بخش در آفریقای جنوبی و برمه نقشه راه است.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک