سخنی چند پیرامون آداب و رسوم باستانی و کهن ایرانزمین که مردمان پارسی زبان به هنگام فرارسیدن نوروز بر خوان پربرکت هفت سین خود برگزار می کردند.
آیینها و برگزاری آنها برخاسته از باورها، فرهنگ، تاریخ، مکتب، شیوۀ زندگی، شرایط جغرافیایی، اسطورهها و نیز نشان از خواست و آرزوهای خفتۀ مردم هر سرزمین است.
فلسفۀ زیبای آیینهای خود را بدانیم چرا که همین آیینها به جامعۀ سربلندی و به مردم سرزندگی میدهند.
هفت "سین" یک سنت کهن پارسی است. این سنت از زمان باستان تا به امروز همچنان جایگاه ویژه خود را نزد پارسیان حفظ کرده است. این سنت کهن دارای معانی ویژه و نیز نشانی از رمز و رازهای هوشمندانۀ زندگی نیاکان ماست.
متاسفانه، سالهاست که تماشاگر دخل و تصرفهای نادرست و بیمعنا یا به نوعی تحریف این سنت باستانی بوده و هستیم.
در همین اندیشه، کوشیدم با راز گشایی کوتاه از معانی هفت "سین" نوروزی، حقیقت هفت "سین" نوروزی را یاد آور شوم.
هفت سین از هفت محصول زمینی گزینه میشود تا از نعمتهایی که خداوند به انسان بخشیده است، سپاسگزاری شود.
هفت "سین" نوروزی آئین پارسی است. (نه چینی، نه هندی، نه عربی، نه روسی و....)
گزینههای آن باید دارای پنج ویژگی باشد:
1. نام آنها پارسی باشد.
2. با واژۀ "سین" آغاز شوند.
3. دارای ریشۀ گیاهی باشند.
4. خوردنی باشند.
5. نام آنها از واژههای ترکیبی (مانند سبزی پلو، سیر ترشی و ...) ساخته نشده باشند.
با توجه به نکات بالا : خوان هفت "سین" پارسی با سیب، سیر، سماک(سماق به عبارتی سماغ)، سرکه، سمنو، سبزی یا سبزه ("سبزی خوردنی"، چراکه سبز کردن میلیون ها تن گندم یا دیگر حبوبات و بیرون ریختن آن کمی دور از اندیشۀ مردمان ایران زمین بوده است) چیده میشود.
بنابراین هر واژهای که دارای این ویژگیها نباشد اگر چه با بندواژۀ «س» هم آغاز شده باشد، نمیتوان جزء هفت سین به حسابش آورد، مانند سکه که عربی است، فلز است، ریشۀ گیاهی ندارد و خوردنی هم نیست و اگر بعضیها در سفرۀ هفت سین میگذارندش، بایستی به حساب نماد خیر و برکت و به امید درآمد و وضعیت مالی بیشتر و بهتر باشد. پس میتوان گفت:
گذاردن سنبل، سکه و سماور که نه خوراکی هستند و نه پارسی، هیچ حقیقت هفت سینی ندارند. و نیز گزینههایی چون؛ سوزن، سنجاق، ساعت و....
پس "هفت سین" پارسی را به شرح زیر نام میبریم:
1ـ سیر : به نام و عنوان اهورامزدا
2ـ سیب: به نام و عنوان سپندارمذ (اسفند)
3ـ سبزه: به نام فرشتۀ اردیبهشت
4ـ سنجد : به نام فرشتۀ خرداد
5ـ سرکه: به نام فرشتۀ امرداد
6ـ سمنو : به نام فرشتۀ شهریور
7ـ سماق: به نام فرشتۀ بهمن
میبینیم که تمام ویژگیهایی که در بالا آمده است در هفت سین وجود دارد و هستند شاعرانی که نوروز و عید هفتسین را هم با دیدی طنز آمیز نگاه میکنند.
برای نمونه ابیات زیر را به نقل از دیوان قا آنی شیرازی تقدیم حضور مبارکتان می دارم :
عید شد ساقی بیا در گردش آور جام را
پشت پا زن دور چرخ و گردش ایام را
«سین» ساغر بس بود ای ترک، ما را روز عید
گر نباشد «هفت سین» رندان دُرد آشام را
خلق را بر لب حدیث جامۀ نو هست و من
از شراب کهنه میخواهم لبالب جام را
هر کسی شکر نهد برخوان و بر خوانَد دعا
من ز لعل شکرینت طالبم دشنام را
سیر برخوان است مردم را و من از عمر سیر
بی دلارامی که برده است از دلم آرام را …
ماهی قرمز نیز که سمبل عید کشور چین و چینیهاست که به خوان هفت "سین" نوروزی ایرانی ها وارد شده است. غافل از اینکه در عید چینی ها ماهی قرمز را رها میکنند تا زندگی جریان یابد و لی ما ماهی قرمز را اسیر تنگ بلورین کرده و تا رسیدن مرگ آنها نگهداری میکنیم.
در صورتیکه، در هفت "سین" پارسی انار به نشانه باروری و عشق و یا سیب سرخ درون ظرف آب پاک و زلال رها میشود تا عشق و باروری همچنان پاینده بماند.
با کمی اندیشه پیرامون آنچه گفته شد، خواهید دید که در بیست میلیون واژهۀ پارسی شما نمیتوانید انتخاب هشتمی برای خوان هفت "سین" نوروزی پیدا کنید، که دارای این پنج ویژگی باشد.
حال چرا "هفت"؟
عدد هفت در زبان باستانی به نام "امرداد" است. امرداد معنای جاودانگی و بی مرگی نام داشت و از آنجائی که این عدد معنای زیبای زندگی و جاودانگی را میداد هفت واژه را به نشانۀ آن گزینه کرده و بر خوان نوروزی میچینند.
به روایتِی هفت "سین"، نشانۀ هفت دانۀ گیاهی است که میتوان با آن سبزۀ نوروز را تهیه کرد:
جو، ماش، عدس، ارزن، لوبیا، نخود و گندم.
زمان پارسیانِ کهن، مردم از هر هفت دانه، سبزه می پروراندند (10 روز قبل از فرارسیدن نوروز) و ظروفِ آنرا بر سر درِ خانه های خود میگذاشتند و هر کدام بیشتر و بهتر سبز میشد، نشانۀ پر ثمریِ آن محصول برای کاشت در آن سال بود.
هفت در میان اعداد از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است. هفت برای ایران و ایرانیان باستان مقدس بود و از آن برای مفاهیم مثبت، خوش یمنی و فال نیک استفاده میشد.
مانند؛ هفت رنگ رنگین کمان، دوران کودکی 7 سال است، هفت خان رستم در شاهنامه، هفت آسمان، هفت اقلیم، هفت روز هفته، هفت فرشته، هفت شهر عشق در عرفان، هفت پیکر و...
و حال چرا "سین"؟
بنا به روایتی هفت "سین" نخستین بار هفت "شین" بود. گزینههای هفت"شین"،از شهد (شیره درختان)، شیر، شراب، شکر، شمع، شمشاد و شابه (میوه، خصوصاً سیب) بود.
روز نـــــــوروز در زمــان کیـان
مـــینهـــادند مـــردم ایــــــران
شهــد و شیر و شراب و شکر ناب
شمع و شمشاد و شابه اندر خوان
اما بعد از حضور اسلام بعلت ممنو عیت مصرف شراب، این هفت "شین" تبدیل به هفت "سین" شد.
به روایتی" سین"، واژۀ اول نام هفت فرشته باستانی پارسی است. که همۀ آنها دارای ویژگی های خاص و نیکو بودند.
خوب بود...بر اطلاعاتم افزوده شد..
با تشکّر از کوشش های شما. چند نکته در این مقاله وجود دارد که بنظر من نیاز به توضیحات بیشتر دارد. یک) ماخذ شما در مورد این که زبان پارسی 20 ملیون واژه دارد چیست؟ خیلی ممنون میشوم اگر منبع خود را ذکر کنید. دوّم) در مورد ارتباط عد هفت و جاودانگی (اَمرداد) بیشتر توضیح بدهید. چگونه این دو را به هم مربوط می کنید. سوّم) ارتباط میوه های "هفت سین" با ماه های سال بر چه اساسی است؟
متاسفّانه خواندن این مقاله نه تنها برای من راز گشایی نکرد بلکه مسایل را در هاله ی دیگری از ابهام پیچید.